پایگاه شاگردان آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری

پایگاهی برای بازنشر دروس آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری و اطلاع‌رسانی اخبار بیت معظم له

پایگاه شاگردان آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری

پایگاهی برای بازنشر دروس آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری و اطلاع‌رسانی اخبار بیت معظم له

پایگاه شاگردان آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری

آیت‌الله العظمی علامه سید کمال حیدری (مد ظله العالی) یکی از مراجع دینی ساکن قم هستند.
ایشان قائل به محوریت قرآن کریم و مداریت سنت معصومین (علیهم السلام) در استنباط از منابع دینی بوده و همچنین معتقدند که مرجع دینی باید مجتهد و صاحب‌نظر در کلیۀ علوم و معارف اسلامی از جمله فلسفه، کلام، تفسیر، فقه، اصول، اخلاق و عرفان باشد.
همچنین آیت‌الله العظمی حیدری (مد ظله العالی) پشتیبان رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) هستند و خودشان برادر دو شهیدند که در عراق توسط صدام به مقام شهادت رسیدند.

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

«اسلام محوریة القرآن» پروژۀ بزرگ اصلاحی است که بنده سال‌هاست مشغول کار کردن بر روی آن هستم؛ بر اساس مبانی رجالی و حدیثی بنده، حتّی اگر روایت متواتر هم با اصول و مبانی قرآنی در تنافی و تخالف باشد، باید آن را طرد کرد!

 

 

فرضیۀ چهارم: اصالت قرآن و فرعیّت حدیث (نظریة محوریة القرآن و مداریة السنة)

رویکرد و نظریۀ چهارم که بنده عمیقاً بدان معتقدم عبارت است از «اسلام محوریة القرآن» به معنای «اصل» قرار دادن قرآن و «فرعی» دانستن روایات، هم در امور اعتقادی و هم در امور عملی.

در این روش، مثلاً اگر قرار باشد بحث توحیدی مطرح شود، اول به قرآن رجوع می‌شود و کلیات موضوعِ مورد نظر بر اساس آیات قرآنی تبیین می‌گردد. البته اگر در آیات مورد بررسی، بحث عقلی مطرح شده باشد، ما نیز به تناسب موضوع، از تأمّلات عقلانی برای فهم آن بهره می‌بریم. بنده کتاب دو جلدی «التوحید» خودم را بر همین اساس نوشتم. در آنجا نگفتم دلیل عقلی این را می‌گوید و روایات هم مؤیّدند، بلکه شیوه‌ام به این شکل بود که اول دلیل قرآنی را مطرح نمودم و سپس دلایل عقلی و رواییِ مؤیّدِ مبانی قرآنی را هم ذکر کردم. به نظر بنده مطالبی که از امام‌علی(ع) در نهج البلاغة آمده، بر همین شیوه استوار است. توحید مطرح شده در نهج البلاغة، توحید عَلَوی است که تمام مبانی آن در آیات قرآن ریشه دارد. نبوّت و امامت و معاد را هم با همین روش مورد بحث قرار می‌دهم.

بنابراین در این منهج، تلاش می‌شود تا کلّ منظومۀ معارف دینی در درجۀ اول بر مبانی قرآنی استوار شوند و روایات تنها در صورتی مورد قبول قرار می‌گیرند که تعارضی با مبانی قرآنی نداشته باشند و یا اینکه بتوان ریشۀ آن‌ها را در قرآن پیدا کرد. این همان پروژۀ بزرگ اصلاحی است که بنده سال‌هاست مشغول کار کردن بر روی آن هستم؛ یعنی همان نظریۀ «اسلام محوریة القرآن» در برابر «اسلام محوریة الحدیث». بر اساس مبانی رجالی و حدیثی بنده، حتّی اگر روایت متواتر هم با اصول و مبانی قرآنی در تنافی و تخالف باشد، باید آن را طرد کرد! حال آنکه قائلان به «اسلام حدیث»، اساسِ اندیشه و نظام فکری و عملی خود را، بر پایۀ روایات بنا نهاده‌اند؛ پیش آنکه به اندازۀ کافی در راستای انطباق آن‌ها با مبانی و چارچوب‌های قرآنی تلاش و تحقیق نموده باشد.

البته بنده بارها گفته‌ام که به هیچ وجه احادیث را از اساس انکار نمی‌کنم و در جای خود بسیار هم از آن‌ها بهره می‌برم و هر کس به کتاب‌های بنده یک رجوع سطحی هم داشته باشد، این مسئله را به خوبی درمی‌یابد، اما عرضۀ آن‌ها به قرآن را (به منظور ارزیابی صحّت و سقمشان) بسیار جدّی می‌گیرم و تا زمانی که پس از تحقیق و تفحّص کافی، عدم تعارض روایات با خطوط کلّی قرآنی و یا وجود اصل و ریشۀ آن‌ها در قرآن، برای بنده محرز نشود، عمل به آن‌ها را جائز نمی‌دانم!

اکنون سؤال مهمی که در اینجا مطرح می‌شود این است که پس در این میان، نقش سنّت و روایت - اعم از سخنان پیامبراکرم(ص) و فرمایشات اهل‌بیت(ع) - چیست؟! به عبارت دیگر، با وجود اینکه هم قرآن معصوم است: «لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمید»؛ و هم پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) معصوم‌اند: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى»،‏ بر چه اساسی باید قرآن را مقدّم و اصل دانست؟! با استناد به کدام دلیل می‌توان گفت قرآن اصل است و سنّت فرع؟! در حالی که هر دو معصوم از خطا و اشتباه‌اند و ما در حدیث ثقلین امر شده‌ایم به اینکه به هر دوی آن‌ها در کنار هم رجوع کنیم. پاسخ این مسئله و چگونگی رابطۀ بین قرآن و روایات را، در  سال‌های قبل به مناسبت‌های مختلف، در درس‌ها و کتاب‌های‌ام به تفصیل بیان نموده‌ام.

منبع: پایگاه شاگردان آیت‌الله العظمی سید کمال حیدری